شهید ژان ژرژ ژان داوید فرزند آقای پولوس و خانم مارگریت الیاسی مقدم در خانواده ای آشوری و مسیحی، در ششم فروردین ماه سال ١٣٤٤ هجری شمسی در شهرستان کرمانشاه، چشم به جهان گشود.
شهید ژان دروان تحصیل خود را تا سال دوم متوسطه ادامه داد اما متأسفانه از نام و محل دوران تحصیلات و شرایط زندگی شهید و دیگر مراحل رشد و شکوفایی زندگی ایشان اطلاعات بیشتری در دسترس نیست . مادر شهید درباره سربازی پسرش گفت: «دو سال دیر سرباز شد.
اول من بیمار شدم و عمل جراحی داشتم بخاطر من ماند. بعد هم پدرش بیماری قند گرفت و چشمانش را از دست داد. ژانو شده بود چشم پدرش. من معلم بودم، وقتی می رفتم مدرسه خیالم راحت بود که ژانو مراقب پدرش هست . غیر از اینها، من کلا با سربازی رفتنش مخالف بودم. نمی توانستم تحمل کنم اما بالاخره رفت . شرایط سختی بود. میگفت دیگر نمی توانم در خانه بمانم . می روم سربازی اگر خدا خواست برمی گردم اگر هم اتفاقی افتاد قسمت بوده.
بیشتر از یک سال از سربازی ژانو میگذشت که حال شوهرم بدتر شد و مجبور شدیم ببریمش بیمارستان . ژانو جبهه بود من بودم و پسر کوچکترم ژاک» (مسیح در شب قدر، ١٣٩٤: ۳۸۲).
ژان که برای سربازی به ارتش جمهوری اسلامی ایران رفته بود، بر اثر ترکش خمپاره مجروح شد در همان ایام پدر بیمارش فوت کرد. ارتش بخاطر درگذشت پدرش به او نامه دادند که برود وسایلش را جمع کند و برگردد اما او رفت و در تاریخ هشتم فررودین ماه سال ۱۳۶۷ در منطقه جنگی عین خوش، به شهادت نایل گشت. پیکر مطهر شهید ژان ژرژ ژان داوید پس از مراسم مذهبی تشییع و مراسمات دینی و آئینی، در مزار شهدای آشوریان تهران؛ آرامستان ساورا، به خاک سپرده شد.