

شهید مهرداد فرارونی فرزند آقای اورنگ و خانم بدری در سال ۱۳۳۴ ه. ش در خانواده ای متوسط در تهران به دنیا آمد. پدرش اورنگ فرارونی، کارمند وزارت دادگستری و مادرش بدری، خانه دار بود. مادرش یک سال پیش از شهادت مهرداد به دلیل بیماری درگذشته بود».
مهرداد محصل و دانش آموزی بسیار خوش برخورد، باهوش، درس خوان و کوشا بود. تحصیلات دوران متوسطه را در دبیرستان خوارزمی با نمره های عالی به پایان رسانید». سپس برای ورود به دانشگاه در کنکور سراسر شرکت کرد و در چند رشته دانشگاهی قبول شد؛ از جمله مهندسی عمران دانشگاه تهران، حسابداری و مهندسی شرکت نفت. او رشته حسابداری را انتخاب کرد و برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. ولی نتوانست با محیط آنجا و تنهایی و دوری از خانواده بسازد، دوام نیاورد و به ایران برگشت. در دانشگاه تهران در رشته مهندسی عمران ثبت نام کرد».
مهرداد جوانی فعال و اجتماعی بود. «در دوران تحصیل وارد فعالیت های سیاسی و جنبش دانشجویی شد». در دوران دانشجویی مادرش به دلیل بیماری از دنیا رفت. درگذشت مادر بر روحيه او تاثیر بسیار زیادی داشت. «مهرداد وقت خود را با درس و شرکت در جلسات سخنرانی هایی که آن هنگام در دانشگاه ها رواج داشت، می گذراند. تا این که روند انقلاب به اوج خود رسید و مهرداد مرتب در راهپیمایی ها و سخنرانی ها شرکت می کرد». «مهرداد فرارونی اولین شهیدی بود که در سال های اوج گیری انقلاب و جنبش دانشجویی دوش به دوش مردم انقلابی در تظاهرات شرکت میکرد».
روزی مهرداد برای شرکت در یکی از راهپیمایی ها از خانه خارج شد و دیگر هیچ خبری از او نشد! پدر و کلیه اعضای خانواده او بسیج شدند و هرچه گشتند خبری از او نشد. پس از پیروزی انقلاب در یکی از برنامه های تلویزیون فیلمی در رابطه با انقلابیون و مبارزه با حکومت سابق پخش شد که در آن چهره شهید مهرداد به وضوح دیده شد اما کل خانواده هرچه جستجو کردند هرگز اثری از جسم و جسد شهید پیدا نشد.
مهرداد در شب ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ برای حمایت و پشتیبانی از انقلابیها از خانه خارج شد و به گفته برادرش خشایار «در حوالی میدان فوزیه (امام حسین کنونی) و یا خیابان کرگان هد تیراندازان قرار گرفته و به شهادت رسید. پیکر بی جان مهرداد کف خیابان بود اما هرگز جسد او یافت نشد.

